در این دنیا با هر کس که آشنا شدم
نمی دانم چرا از من جدا شد
نمی دانم از اول بی وفا بود
یا که نازش کشیدم بی وفا شد
هر چه گشتیم در این شهر نبود اهل دلی
که بداند غم دلتنگی و تنهایی ما
تا که بودیم نبودیم کسی
کشت ما را غم بی هم نفسی
تا که مردیم همه یار شدند
تا که خفتیم همه بیدار شدند